وبلاگ ماوبلاگ ما، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره
امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره
اهورااهورا، تا این لحظه: 4 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات عاشقانه گل پسرام

حموم

کار من خیلی زیاده و وقتی از سرکار میام در اوج خستگی تازه غذا درست کردن و تمیزی و بچه داری دیگه شبها حسابی هلاک میشم شبهایی که من خسته ام و آقا اصلا خواب نداره آخرشب پسری رو میبرم خونه مامانی، البته بیشتر شبها این اتفاق میفته امیرعلی خونه مامانی تشریف داره چون مامانم میگه بچه بدخواب میشه صبح زود بیدار بشه .  اون شب هم امیرعلی خونه مامانی تشریف داشت و قرار بود اونجا بخوابه دایی خیلی دیر برگشته بود و حسابی خسته بود، گفت ی دوش بگیرم و بخوابم مامانی میگفت کلی اسباب بازی واسه امیرعلی آوردم و رفتم آشپزخونه مشغول ظرف شستن گل پسر چون عاشق حموم رفتنه آروم و بی صدا میره سراغ دایی جون دایی جون هم در حموم رو، رو هم گذاشته بود...
2 خرداد 1395

عکس ها تا دوازده ماهگی

تا دوازده ماهگی قربون پاهات برم من امیرعلی چهارتا دندون داره دوتا پایین دو تا بالا وقتی گل پسرم قهر میکنه وقتی خسته میشه و خوابش میاد امیرعلی در پارک فقط دوست داری سروپا باشی به هر چیزی تکیه میکنی و تنهایی راه میری البته با خنده امیرعلی با عصا امیرعلی با ماشین خودش در حال رفتن به خیابون قربونت برم یاد گرفتی درگوشی صحبت کنی تا صدات میکنم گوشاتو میاری جلو خوب گوش میکنی بعد آروم میای جلو و میخندی و اما خرابکاری در آشپزخونه امیرعلی زیرمیز امیرعلی  در حال تمرین رقص واسه تولدش دند...
1 خرداد 1395